atur hekmat & qazule jaebe şarkı sözleri
میان جنگ سیاهی و سفیدی در من
بلعید حقیقت گرگی دروغی میش را
کسی نمانده اینجا و کسی نمی ماند
ببین وجود آوردنده ی روان پریش را
ای ماندن بی نصیب ای راه های اریب
ای گاز محکم سیب افتادن دل فریب
ای کوک های شکسته درهای جعبه ی بسته
ای خاطرات گسسته عمری که بعد تو رفته
منم که نئشه ی کوکم و حبس در جعبه
و در گلوی من آسمان ورم کرده
و شب نمایش من را دوباره می گرید
سیاه سایه ی بی اشتهای بیننده
یاد من باشد تنهایم را برای خودم نگه دارم
و بغض های شبانه ام را برای کسی بازگو نکنم
تا ترحم دیگران را با اظهار علاقه اشتباه نگیرم
یاد من باشد که فقط برای سایه ام بنویسم