barg abr şarkı sözleri
از همون اول
نباید اصلا
خودمو درگیر این بازیا میکردم
دیگه زندگی هیجانی نداره تو این قلبم
دورو بریا به زور فازمو میفهمن
منم بایه لبخند
رد میکنم میخندونمت
میگم به به
دمت گرم است
دوباره برمیگردم به همون تنهایی سردم
تاریکم هست
پر خارو حس
بی فایدست
حتی فکر بهش
پشت این ماسکم
یه تبسم زشت بکش
راه میرم حاجی به هر سمتی که دل بگه
دیگه نمیشنوم
تو جیغ بزن
کل بکش
دیگه نمیبینم
تو تیر بزن
جر بده
دیگه نمیفهمم
تو هی حرفتو کش بده
راهه من اینه
کارمم گیره
شعله زیر ناحقی زیاده
داره سر میره
به اندازه کافی توی دنیا
بدی هست دیگه
به خودم کلی بدهکارم
دل چپش پره
داره پس میده
نمیدونم انگیزم چیه
این بدن به هر سمتی پرت میشه
مردم دسته دسته
تک تک
مثه کلاغای عزادار از سر کار بر میگردن
هیچکدومشون نبودن به فکر ابر نه
خیلی چیزای دیگه بود که بش فکر میکردن
اونقدری غصه دارنو
اونقدری سردرد
بیماراشون تو خونه منتظر دوای دردن
اونقدری که تو فکر پولو نون شب بدن
هیچکدومشون نبودن به فکر ابر نه
بارون میزنه
قطره قطره
نم نم
منم هنوووز اسیر این شهرم
صبحو شبمو تقدیم کردم به کارایی که حال نمیکنم باشون اصلا
اسیر این آدما
علاقه ندارن به سبکم
به حرفمم
همینه که هستم
عوض نمیشه
اینه سرشته و
راهو رسمم
مشغول سرکوب خود
پاکش کردم
اینم مثه شعرای دیگم خاکش کردم
رفت با یه موج
داره از دست میده کم کم ارزششو
یه طنزه
یه جوک
یه لحظه ی خوش
به امید روزی که
نابود بشه چرخه ظلم
به فکر ابرا افتاد
وقتی که مرد

