barg pazhmorde şarkı sözleri
هیچ راهیو اشتباهی نری
اگه رفتم
تو از من انتقامی نگیر
تا به مقصد
برسم
یه شروع جدید
با یه لبخند
بنویسم چند خط
از کدری قلبم
پاره کنم
زنجیر دروغ
از دور گردن
پایین بیام
از این نردبون
شک و حسرت
اعتراف کنم به همین
آدمی که هستم
بعد این همه اشتباه
خودمو ببخشم
نزدیکترین آدمای دورم
پشتم نیستن
خودمو خودم
دس من نبود
اگه این وسط بغضیم میشکست
من بدون آرزو های تو سرم
هیچم
رد پام میمونه تو
کوچه های این شهر
ولی چه فایده
نمیمونه به یاد هیچکس
یه نقطه سیام
تو تاریکیه این نسل
چه برداشتی میخوای
تو بکنی از این بحث
ذهنم مریضو
افسردست
وصل به گلای خوشبو
با خیالت پژمردم
توی این گلدون
روزارو من نشمردم
وقتی دله پیشت بود
چقد سریع رد شد رفت
نگفته بودم
دنیا
بی رحم اونیه که
دوست داشتن امروزتو
بندازی فردا
نگفته بودم
باید بمونی قدردان
دیگه دیر شده
واسه گرفتن اون دستا
دله سیر شده
از شنیدن این حرفا
از زندگی چیزی نمیخوام
بهش فشار نمیارم
بهمم فشار نمیاد
بالا خونرو
اجاره میداد
اهل دل
امکان نداشت
بگه بریم بگه نمیام
ذهنم مریضو
افسردست
وصل به گلای خوشبو
با خیالت پژمردم
توی این گلدون
روزارو من نشمردم
وقتی دله پیشت بود
چقد سریع رد شد رفت
این رقص میون شعله ها
خاکستر میشینه رو لباس
نگاه سردتونو نمیخوام
هدفی ندارم تو این قصه ها
هی مینویسه و
هی میده به دست باد
هی دیر میشه و
هی گیر این لحظه هام
هی زور میزنه
که بمونه سرپا
هی جون بکن
هی خفه شو سر کار
هی پول بدن بهم
حقوق سر ماه
منظور بی ارزشه
بمونم سر جام
باید بتونم یه
تغییری
بدم به لحظه هام
با مصرف کم
کم کردن عادت بد
برنامه ریزی بشه
هر ساعت من
کس خار حرف مردمو
باور کج
دیگه نمیخوام بشم من اون آدم قبل
ذهنم مریضو
افسردست
وصل به گلای خوشبو
با خیالت پژمردم
توی این گلدون
روزارو من نشمردم
وقتی دله پیشت بود
چقد سریع رد شد رفت

