darband lullaby şarkı sözleri
مادر
مادر مرا از دورترها صدا کن
مادر برایم به پا کن
سفرهای سرد و خالی
به پا کن
به نام جوانی
نگرفته کامی
ز لبهای بیرنگ این زندگانی
مادر به پا کن قیامت قیامت
به پا کن قیامی
مادر
به پا کن قیامت قیامت
به پا کن قیامی
به پا کن و آذین ببندان برایم
روی حجله
غرق نور
برقصان برایم
خدا را
به یاد صدای هراسیدهی کودکانی
آگهیهای ترحیم سوزندهی دخترانی
به جرم رها کردن گیسهای بلند و
به جرم رهایی و شادی و رقص و
مادر برقصان
برقصان بکوبان پای بر زهر زجر و
بخوان لالا لالایی لالا لالایی لالا لالایی
مادرانی داغ در دل
کفنها در آغوش
مادر برایم به پا کن
در این خاک خون دیده سقفی
در این سفره نانی
در این خشم و نفرت
بلندای عشقی
در این خاک
خفته چه جانهای پاکی
چه آوازهای بلندی
چه امیدها آرزوها
چه تنهای چاک چاکی
در عزای و سوگ نیکاها
نیکا
از دوردست دورها
میخواند مرا
ندای سوگ صحراها
ندای سوگ صحراها
میروم تا انتهای کوچه و شهر و
میدوم تا انتهای قلب رؤیاها
میشکافم خاک را
میکشم بیرون جوانی هزاران یاد را
میکشم بیرون جوانی هزاران یاد را
میکشم بیرون جوانی هزاران قلب پر فریاد را
میکشم بیرون هزاران قلب پر آواز و پر فریاد را
هزاران قلب پر آواز و پر فریاد را
مادر
صدایم کن
دستی بکش بر صورت خیسم
در آغوشت بخوان
لالا لالایی
لالا لالایی
خوابم کن

