darband silent cry, pt. 2 şarkı sözleri
یه کابوس یه کابوس
یه کابوس منحوس
توی زندون بودم و
حکم من حبس ابد
یه غول بی شاخ و دم
مشت و لگد، توی صورتم میزد
یه شاپرک اومد نشست رو شونههام
یهو شکست بغض صدام
شاپرک پرید و رفت
گریهمو ندید و رفت
یه کابوس یه کابوس
یه کابوس منحوس
حس و حالم شده بود
مثل یه زندونی و
طاق اتاقم شده بود
طاق زندون اوین
همهی دار و ندارم شده بود
بالش خیس و پتو، فقط همین
که بشینم، بتمرگم رو زمین
همه روزام رمضون
روزهی بی آب و نون
تو گوشی صبح سحر
تو دهنی وقت اذون
یه کابوس یه کابوس
یه کابوس منحوس
یه کابوس یه کابوس
یه کابوس منحوس
یه شاپرک اومد نشست رو شونههام
یهو شکست بغض صدام
شاپرک پرید و رفت
گریهمو ندید و رفت

