kaveh zamani taghdir şarkı sözleri
یه روزی کل ساعت ها شدن همدم این اشکام
غروبایی که تو نیستی بارونی میشه این چشمام
همه ی کوچه هارو من پی رد تو میگردم
یه حس بی کسی دارم گمونم تورو گم کردم
نباشی این من تنها بی تو تنهاترم میشه
چشمام از اشک میسوزه چشات آب رو آتیشه
نباشی این من تنها یه سرگردون بی حال
تقلا میزنه اما به این تقدیر بدهکاره
نشونیت و گرفتم از تموم عابرای شهر
هرکی حالم رو دید خندید نموند یک لحظه جای من
میون سوز این سرما دلم به بودنت گرم بود
چقدر دلتنگ اون روزام که چراغ خونه روشن بود

